پرتال امام خمینی(س):
وقایع و اتفاقاتی که منجر به واقعه کشتار طلاب در فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲ شد، حضرت آیت الله العظمی سید محسن حکیم از مراجع بزرگ نجف را بر آن داشت تا به منظور حفظ جان علما و کیان حوزه ها در چهاردهم فروردین(۱) طی تلگرافی پیشنهاد مهاجرت دسته جمعی علمای حوزه قم به عتبات عالیات را مطرح کند. شاه با تهدید علما آنها را از پاسخ دهی منع کرد، اما جهت گیری امام در این مورد و پاسخ آن بزرگوار به آیت الله حکیم در بیست و سوم فروردین ۱۳۴۲ یکی از شاهکارهای مبتنی بر عزت و هوشیاری امام و نشانگر بینش درخشان سیاسی ایشان در رهبری مبارزه است. در بخشی از نامه امام آمده: اطمینان دارم با وحدت کلمۀ مسلمین، سیَّما علمای اعلام، صفوف اجانب و مخالفین درهم شکسته، و هیچگاه به فکر تجاوز به ممالک اسلامی نخواهند افتاد. متن نامه امام در ادامه مطلب آمده است:
«نجف، حضرت آیتاللّه حکیم ـ دامت برکاته و عَلت کلمتُه
تلگراف محترم در تسلیت فاجعۀ عظمی موجب تشکر گردید. امید است با وحدت کلمۀ علمای اعلام اسلام و مراجع وقت ـ کثّراللّه أمثالهم ـ حفظ استقلال مملکت و قطع دست اجانب را نموده، از حریم اسلام و قرآن کریم دفاع کرده، نگذاریم دست خیانت به احکام مسلّمۀ اسلام دراز شود. ما می دانیم با هجرت مراجع و علمای اعلام ـ أعلَیاللّه کلمتَهم[۲]ـ مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد، و برادران ایمانی عزیز ما در شکنجه و عذاب الیم واقع خواهند شد. ما می دانیم با این هجرت، تغییرات و تحولات عظیمی روی خواهد داد که ما از آن بیمناکیم. ما عجالتاً در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع می کنیم؛ و تا سر حد امکان مراکز روحانیت را حفظ نموده، امر به آرامش و سکوت می نماییم؛ مگر آنکه دستگاه جبار راهی را بخواهد طی کند که ما را ناگزیر به مطالبی کند که به خدای تبارک و تعالی از آن پناه می بریم. اینجانب دست اخلاص خود را به سوی جمیع مسلمین، خصوصاً علمای اعلام و مراجع عظام ـ أطالاللّه بقائَهم[۳]ـ دراز کرده، و از عموم طبقات برای صیانت احکام اسلام و استقلال ممالک اسلامی استمداد می کنم. و اطمینان دارم با وحدت کلمۀ مسلمین، سیَّما علمای اعلام، صفوف اجانب و مخالفین درهم شکسته، و هیچگاه به فکر تجاوز به ممالک اسلامی نخواهند افتاد. ما تکلیف الهی خود را ان شاءاللّه ادا خواهیم کرد؛ و به إحدی الْحُسْنَیَیْن[۴] نایل خواهیم شد: یا قطع دست خائنین از حریم اسلام و قرآن کریم؛ و یا جوار رحمت حق جلّ و علا :إِنِّی لاَ أَرَی المَوتَ إِلاَّسَعَادةً ولاَ الحَیوةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلاَّ بَرَماً[۵]. اینک دستگاه جبار برای اطفای نور حق به هر وسیله در کوشش است.واللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو کَرِهَ الکَافِرُونَ[۶].
روحاللّه الموسوی الخمینی»(صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۸۲-۱۸۳)
امام در هفدهم شهریور سال ۶۰ در جمع اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی باز به این موضوع اشاره کرده و چنین فرمودند: «در ازای آن فشارها و آن گاهی فحاشی هایی که می آمدند، بخصوص پیش آقایان، می کردند! البته من راهشان ندادم اما یک وقت آمدند. گمان هم می کنم آن وقتی بود که مرحوم آقای حکیم یک تلگرافی کرده بود و آنها می خواستند جلو بگیرند از جواب ـ گمانم این بود شاید قبل هم بود ـ آمدند [گفتند] که می خواهند چند نفری هستند، بیایند از طرف دستگاه شما را ببینند. من گفتم که من با آنها ملاقات نمی کنم، از باب اینکه اینها اشخاصی هستند که اگر بیایند یک چیزی اینجا بگویند، دروغ می روند می گویند و من ملاقات نمی کنم. لکن با بعضی آقایان دیگر ملاقات کرده بودند و آن آقایی[۷] که با او ملاقات کرده بودند، عصر همان روز آمد با حال وحشتناک پیش من، گفت که اینها آمده اند و می گویند که ما می ریزیم در منزلهای تان، اگر جواب آقای حکیم را بدهید، می ریزیم در منزلهایتان، خودتان را چه می کنیم، زنهای تان را چه می کنیم و از این حرف های اراذلی. و حالا باید چه بکنیم؟ گفتم: شما هم باور کردید حرف شان را؟ گفت: ما چه بکنیم؟ من همان وقت پا شدم، جواب آقای حکیم را دادم. اگر آن وقت هم به ما اینها یک روی خوشی نشان می دادند و چه می کردند ـ باز ما یک بهرۀ حسابی نمی توانستیم برداریم ـ منتهی نمی شد به اینها و اگر ۱۵ خرداد پیش نیامده بود و آن کشتار ناهنجار و ظلم و ستم بزرگ واقع نشده بود، باز ممکن بود که منتهی به این مسائل نشود. در هر قصه ای که واقع می شد، یک بهره ای قهراً برداشته می شد. (صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۱۹۷-۱۹۸)
۱-حضرت آیت الله العظمی حکیم، در تلگرافی که از عراق به ایران مخابره شده بود، از تمام علمای ایران دعوت کرده بودند به عتبات عالیات مهاجرت کنند. شاه پس از اطلاع، رئیس شهربانی و رئیس ساواک و فرماندار قم را به خانۀ امام خمینی(س) می فرستد و امام آنان را نمی پذیرند و فرستادگان به منزل آقای شریعتمداری می روند و اولتیماتوم شاه را به وی ابلاغ می کنند. شاه پیغام داده بود که سفر مراجع و علما و روحانیون به نجف مشروط به آنکه فعالیت های سیاسی به دنبال نداشته باشد، مانعی نخواهد داشت؛ ولی در صورت مخالفت با اقدام شدید دولت مواجه خواهند شد.
۲ ـ خداوند، کلام آنان را بلند مرتبه گرداند.
۳ ـ خداوند، عمر آنان را زیاد کند.
۴ ـ اشاره به آیۀ ۵۲ سورۀ توبه: یکی از دو پیروزی [یا پیروزی ظاهری یا شهادت، که آن نیز فوزی عظیم است].
۵ ـ بحارالانوار، ج ۷۵، ص۱۱۷. از فرمایشات امام حسین (ع): «مرگ را جز سعادت؛ و زندگی با ظالمان را جز ننگ نمیبینم».
۶ ـ سورۀ صف، آیۀ ۸ :«خداوند نور خود را تمام و کامل نگاه می دارد، هرچند کافران خوش ندارند».
۷. آیت الله سید کاظم شریعتمداری.
.
انتهای پیام /*